نور او، به مثل، چون چراغوارهييست در او چراغي
كه، در آبگينهيي همانند اختري تابناك، ميافروزد از زيتون بني گوالنده، نه هماره آفتابسو، نه هماره سايهسو، كه بر تافتنيست زيت او، ولو بيآتش: نور علي نور !- سورهي نور –( از متن كتاب )
اين دفترنزديكيهاي نوروز نجومي سالهزار و سيصد و پنجاه و چهار هجري شمسينشر مييابدبه مناسبت هزار و چهل و پنجمينسالگرد شهادت شاعر و عارف ربانيحسين بن منصور حلاجبهتر ديدم كه با مختصري از متن كتاب، يا توضيح ناشر يا كاتب، كه زحمت معرفي را شايد از گردهام بردارد، كار را بياغازم. ( اما نميشود انگار) :مثلن كه اين شطحيات حلاج است كه بيژن الهي برداشته عينن از ماسينيون و بازگزارده در بيشتر نزديكي به شعر كهن فارسي با دقت و ظرافتي كه آشنايان با الهي، بهتر ميدانند. و اينكه تنها رسيدهام ترجمهها را تايپ كنم و نه آنطور كه خود كتاب زبان مبدا را هم آورده عربي اصل شعر حلاج را هم، و همچنين توضيحات گرانسنگ هميشهي جناب الهي را هم هنوز نتوانستهام؛ كه البته در فرصتي مقتضي همهي آنها را هم اميد دارم كه بتوانم اينجا سپاري شان كنم.ديگر كه اين كتاب به شهريور هزار وسيصد و پنجاه و چهار، همانطور كه در بالا هم آوردهام از
زهدان انتشارات انجمن شاهنشاهي فلسفه ايران – تحت توجهات عاليه حضرت شهبانو فرح پهلوي، رياست آن انجمن – در هزاروپانصد نسخه با قيمت 120 ريال براي جلد معمولي و 200 ريال براي جلد زركوب؛ بيرون آمده و به گمان من پس از آن، ديگر به چاپ يا تجديد سپرده نشده، متاسفانه.
صفحهآرايي و ويرايش، از نظر من افتضاح بود، و از اقبال هم بعضي از صفحات، سفيد بودند توي نسخهاي كه به دست من افتاد كه البته، خوشبختانه از اثر رد ماشين چاپ كه بر كاغذ مانده بود، توانستم بازخواني-نويسيشان كنم و اين خود ممكن است بدون خطا نبوده باشد.نميدانم از حلاج يا از الهي، بايد حرفي بزنم يا نه ! حلاج كه بيگمان شناخته شده هست به كفاف، ميماند بيژن الهي، كه شايد در فرصتي اگر از خودش، غير از آثاري كه از او ديدهام يا خواندهام كه زياد هم نيست، چيزي دانستم، حتمن خواهم گفت.براي مقايسه اين ترجمه، با متن اصلياش و همچنين با ترجمان ديگريش، ميتوانيد كتابي با همين عنوان كه نه، با عنوان "طواسين، مجموعه آثار حلاج" به گمانم (ناشر و مترجماش را به ياد نميآورم)، را مثلن از كتابفروشيي مولي توي انقلاب بگيريد.
اي نقش تو ام در چشماي نام تو ام بر لباي جاي تو ام در دلپس كجا تو پنهاني؟- از متن كتاب -
بازسپاری شده در تاریخ : 26 آذر هشتادوپنج
No comments:
Post a Comment