Thursday, June 19, 2014

رساله یک کلمه میرزا یوسف خان مستشارالدوله (به همراه دو پیوست انتقادی) / خرداد 1393

                                                 «بی تربیت آزادی و قانون نتوان داشت»
                        بهار

اشاره.


اگرچه رساله «یک کلمه» بارها در شکل‌های مختلف به چاپ رسیده، بی‌مناسبت ندیدم آن را، به افزوده‌ی دو پیوست انتقادی، از روی نسخه‌ی چاپ سنگی‌ای که در دسترسم بود آماده‌سازی و اینجاسپاری کنم. چه که اولن باید آن را بارها و بارها خواند تا مبانی شکست مشروطیت در زنجیر مشروعیت را شناسایی کرد و از طرف دیگر با نگاه به نامه‌ی آخوندزاده دانست که فرق و فاصله‌ای‌ست از پیجوی حق و حقیقت تا آنکه به رسم صلاح دست به کار اصلاح به دستیاری هر امکان، می‌برد.
پیوست دوم که مقاله‌ای‌ست به این شناخت کمک‌یار است. 

رساله‌ی «یک کلمه» :
اقتباس – ترجمه‌ای از اصلی‌ترین مواد، به تشخیص میرزا یوسف‌خان، و نه همه‌ی آن - از اصول قانون اساسی‌ی فرانسه (مقدمه‌ی قانون اساسی پس از انقلاب کبیر 1789) است، همان‌که حالا به عنوان اعلامیه‌ی حقوق بشر شناخته می‌شود. مستشارالدوله آن را در سال 1286 هجری قمری (1870 میلادی) در پاریس نگاشته است و گویا در سال 1287 به چاپ رسیده است.  
فریدون آدمیت در اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده درباره مستشارالدوله و یک کلمه می‌نویسد:
«در 1286 رساله‌ی معروف یک کلمه را نوشت و سال بعد در تهران منتشر کرد. نامی که اول بر آن نهاده بود «روح‌الاسلام» بود. به گفته‌ی خودش: در این کتاب "به جمیع اسباب ترقی و سیویلیزاسیون از قرآن مجید و احادیث صحیح، آیات و براهین پیدا کرده‌ام که دیگر نگویند فلان چیز مخالف آیین اسلام یا آیین اسلام مانع ترقی و سیویلیزاسیون است."[1]
اما آن رساله روح‌الاسلام نبود. درواقع همان‌طور که خودش نوشته "اصول کبیره و اساسیه"ی قانون "کونستیتسیون" 1789 فرانسه بود. [الخ]»[2]
و در «فکر آزادی» چنین:
«تاجایی که به تحقیق پیوسته او [مستشارالدوله] در ایران اولین نویسنده‌ای‌ست که  گفت منشاء قدرت دولت اراده‌ی جمهور است. وی می‌نویسد: "اختیار و قبول ملت اساس همه‌ی تدابیر حکومت است و این کلمه از جوامع‌الکلام است". درخصوص تفکیک قدرت دولت از قدرت روحانی نیز اولین‌بار او سخن راند. این فکر نو و مترقی را نیز در ایران آورد که افراد مُسلم و غیر مسلم (یعنی اقلیت‌های مذهبی) از نظر حقوق اساسی برابرند و همچنین که شاه و گدا در برابر قانون مساوی هستند. میرزا یوسف‌خان با توجه به افکار عامه و مقتضیات زمان کوشش کرده آن اصول قانون اساسی فرانسه را با مبانی شرع اسلامی تطبیق دهد. از اینرو در تایید اصول مزبور از آیه‌های قرآن و احادیث و اخبار و گفته‌های علمای بزرگ اسلام شواهدی آورده است»[3].

ماشاالله آجودانی در مشروطه‌ی ایرانی در نفوذ و اهمیت آن چنین می‌گوید:
«یک کلمه، سالها به عنوان یکی از منابع مهم مربوط به مشروطیت و آزادی، مورد مطالعه آزادی‌خواهان و مشروطه‌خواهان ایران بود. نوشته‌های او، جزو ادبیات سیاسی زمان مشروطیت برای انجمن‌های مخفی مشروطه‌خواه "سرمشقی وافی" و "دستورالعملی بود که از قرار آن، رفتار" می‌شد. در شرح حال مستشارالدوله به کرات نوشته‌اند: هنگامی‌که او را زنجیر کرده، به قزوین تبعید و زندانی کردند، کتاب یک کلمه را آن‌قدر بر سرش کوفتند که بر اثر عوارض آن، چشمانش آب آورد[4]

دو پیوست انتقادی:

یک – نامه میرزا فتحعلی آخوندزاده در نوامبر 1875 (آبان 1254 شمسی و شوال 1292 قمری) حدود پنج سال پس از نوشتن اصل رساله به میرزا یوسف خان نوشته شده و در آن آخوندزاده اگرچه چنین کتابی را سراپا بی‌فایده نمی‌داند اما می‌نویسد « یادگار خوب‌ است، و نصیحت مفید است ولیکن برای ملت مرده نوشته شده است. در ایران مگر کسی به نصیحت گوش می‌دهد؟ در یوروپا نیز سابقن چنان خیال می‌کردند که به ظالم نصیحت باید گفت که تارک ظلم شود. بعد دیدند که نصیحت در مزاج ظالم اصلن موثر نیست. پس خودش به واسطه‌ی عدم ممانعت دین در علوم ترقی کرده، فواید اتفاق را فهمید و با یکدیگر یک دل و یک جهت شده، به ظالم رجوع نموده گفت: از بساط سلطنت و حکومت گم شو!
پس از آن کنستیتسیونی را، که شما در کتاب خودتان بیان کرده‌اید، خود ملت برای امور عامه و اجرای عدالت وضع کرد.»
و در ادامه به نقد رساله می‌پردازد.

دو – مقاله‌ی «جای خالی اصل حاکمیت ملت در رساله یک کلمه» را دوست فرزانه‌ام آرش جودکی یک سال پیش‌تر از این، در ژانویه 2013 نوشت که در همان اوقات در رسانه‌ها منتشر شد. من با اجازه‌ی او همان مقاله را در این مجموعه بازسپاری کرده‌ام. مقاله‌ای که با نگاه به نامه‌ی انتقادی آخوندزاده، از پرسپکتیو همان روزگار، خوانش مستشارالدوله از «اعلامیه حقوق بشر و شهروند 1789» فرانسه و بازنویسی آن در آن دوره را به چالش می‌کشد.


                                                                             خرداد 1393
                                                                              امیر حکیمی



[1]  نامه مستشارالدوله به میرزا فتحعلی، 29 جمادی‌الثانی 1286، نامه‌ها، ص 372.
[2]  ص 155، اندیشه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده، فریدون آدمیت، خوارزمی، 1349
[3]  ص 186، فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، فریدون آدمیت، سخن، 1340
[4]  ص 258، مشروطه ایرانی، ماشاءالله آجودانی، اختران، 1382






                        
میرزا یوسف خان مستشار الدوله، آخوندزاده، آرش جودکی
بازسپاری نخست از روی چاپ سنگی (چاپ 1287): خرداد 1393
مجموعه کتابهای "پرسه در مشروطه"
کتابخانه دو-ال Do-Library





No comments: